در اقتصاد کشورها همواره بحثهایی مانند تعادل عرضه و تقاضا، ثبات نرخ بهره بانکی، کنترل تورم، رونق تولید و اشتغال و مواردی از این دست از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای رسیدن به این شرایط ابزارهایی لازم است که در نظام اقتصادی این ابزارها را سیاستهای مالی و پولی میگویند. در واقع این ابزارها نقطهی تلاقی سیاست و اقتصاد محسوب میشوند! به این صورت که تصمیمات کلان دولتها (به عنوان سیاست) در بازارهای مالی و فیزیکی (اقتصاد) اثر میگذارد.
بسیاری از افراد سیاستهای مالی و پولی را مشابه فرض میکنند، در حالی که این دو با یکدیگر فرق دارند و ابزارهای متفاوتی هستند. برای آشنایی با این سیاستها بهتر است ابتدا مفهوم هر کدام از آنها را جداگانه شرح دهیم.
در مقاله “معرفی عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی” به بررسی متغیرهای مهم تأثیرگذار در بازار سرمایه (بورس) پرداختیم. دانستیم که یکی از عوامل کلان تأثیرگذار بر قیمت سهام، سیاستهای مالی و پولی دولتهاست. پس آشنایی با این مفاهیم علاوه بر افزایش سطح دانش شما، به درک بهتر از شرایط بورس و سایر بازارهای موازی کمک بسیاری خواهد کرد.
سیاستهای مالی – سیاستهای مالی خنثی – سیاستهای مالی انبساطی
سیاستهای مالی انقباضی – سیاستهای پولی – سیاستهای پولی انبساطی – سیاستهای پولی انقباضی
(برای مراجعه به هر قسمت، بر روی عبارت مورد نظرتان کلیک کنید.)
سیاستهای مالی (Fiscal Policies)
جان مینارد کینس، اقتصاددان بریتانیایی از اولین پایهگذاران و نظریهپردازان سیاستهای مالی است. او معتقد است که افزایش و کاهش سطح درآمد و هزینههای دولت بر نرخ تورم، بیکاری و میزان گردش پول تاثیر میگذارد.
پس برای کنترل و اثرگذاری بر روی شرایط اقتصادی کشور لازم است دولت با سیاستهای خاصی درآمدها و هزینههای خود را تغییر دهد که به آنها سیاستهای مالی میگویند. یکی از مهمترین اهداف سیاستهای مالی، افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) است که به نوعی بیان کننده میانگین وضعیت معیشتی مردم است.
هزینه ها و درآمدهای دولت چه مواردی هستند؟!
اقلامی مانند اجرای طرحها و پروژه های عمرانی، خدمات رفاهی یا آموزش و پرورش، خدمات بهداشتی، دادن یارانه به تولیدکنندگان یا مصرفکنندگان و .. هزینههای دولت محسوب میشود.
منابع درآمدی دولت شامل مالیات، قرض گرفتن پول از مردم یا کشورهای دیگر (انتشار اوراق خزانه اسلامی)، فروش منابع طبیعی و ذخایر ملی، فروش داراییهای ثابت (مثل زمین) و بهرهمندی از چاپ پول است.
سیاستهای مالی به ۳ دستهی خنثی،انبساطی و انقباضی تقسیم میشوند:
۱- سیاستهای مالی خنثی (Neutral Fiscal Policies)
سیاست خنثی معمولا زمانی انتخاب میشود که چرخهی اقتصادی تقریبا متعادل باشد. یعنی دولت تمامی درآمدهای مالیاتی خود را صرف هزینههایش کند. در واقع این فعالیتها هیچ اثری بر اقتصاد ندارند. به بیان دیگر زمانی که تورم یا رکود اقتصادی غیر منطقی در اقتصاد وجود ندارد، ثباتی نسبی در قیمت ها مشاهده میشود، مازاد عرضه و تقاضا رخ نمیدهد و سطح اشتغال متعادل است. در این حالت لازم است مالیات دریافتی دولت به گونهای باشد که این تعادل را بهم نزند. یعنی نه آنقدر زیاد باشد که تقاضا کمتر شود و نه آنقدر کم باشد که تقاضا زیاد شده و در نتیجهی آن قیمت ها افزایش یابد.
۲- سیاستهای مالی انبساطی (Expansionary Fiscal Policies)
گروهی از سیاستهای مالی باعث گسترش فعالیتها و چرخهی اقتصادی میشوند. این گروه که سیاستهای مالی انبساطی نام دارند باعث میشوند هزینههای دولت بیشتر از درآمد مالیاتی آن شود. این سیاستها معمولا در دوران رکود اتخاذ میشوند.
فرض کنید دردورهی خاصی درکشور سطح درآمد دریافتی مردم کاهش یافته است. درآمد دریافتی درآمدی است که مالیات از آن کم میشود. در نتیجه قدرت خرید مردم کم شده و تقاضا در بازار نیز کاهش مییابد که ممکن است باعث رکود اقتصادی شود. یکی از سیاستهای دولت برای افزایش تقاضا در این شرایط، کاهش مالیات است تا مردم پول بیشتری بدست بیاورند و بتوانند کالا و خدمات بیشتری تقاضا کنند. در این حالت درآمد دولت کم میشود و مجبور است با قرض گرفتن از بانک مرکزی یا فروش ذخایر ملی این کسری بودجه را رفع کند.
۳- سیاستهای مالی انقباضی (Contractual Fiscal Policies)
در نقطهی مقابل سیاستهای قبلی، سیاستهای مالی انقباضی قرار دارند. در این حالت دولت با افزایش مالیاتها درآمد بیشتری نسبت به هزینههایش دارد و میتواند بدهیهای خود را پرداخت کند.
حالا جامعهای را تصور کنید که رشد اقتصاد بسیار سریع است و میزان تقاضا روز به روز افزایش مییابد و این افزایش تقاضا باعث ایجاد تورم و افزایش قیمتها میشود.
در این صورت دولت با افزایش مالیاتها باعث کاهش تقاضا میشود و افزایش قیمت را کنترل میکند و از طرفی با جمعآوری نقدینگی بدهیهایی را که در زمان رکود داشته است، تسویه میکند.
سیاستهای پولی (Monetary Policies)
فهمیدیم که سیاست مالی روی بازار کالا و خدمات و عرضه و تقاضا تاثیر میگذارد. اما این سیاستها قادر نیستند که حجم نقدینگی در گردش را کنترل کنند. لزوم استفاده از سیاستهای پولی دقیقا در این گونه موارد خودش را نشان میدهد. سیاستهایی که با استفاده از ابزارهایی مثل نسبت سپرده قانونی، تغییر در سطح و ساختار نرخ بهره، اعطای تسهیلات بانکی و … و معمولا با هدف کنترل حجم نقدینگی و تورم توسط نهادهای مالی وابسته به دولتها اجرا میشود را سیاستهای پولی میگویند. در کشور ما این سیاستها توسط بانک مرکزی تصمیمگیری شده و به انجام میرسد.
به بیان ساده سیاستهای پولی مجموعه اقداماتی هستند که بانک مرکزی بهکار میگیرد تا از طریق تغییر در میزان عرضه پول یا نرخ بهره بر متغیرهای اقتصادی، و میزان عرضه و تقاضای بازار تاثیر بگذارد.
به صورت کلی میتوان اهداف سیاستهای پولی را به موارد زیر تقسیم کرد :
- ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی پایدار
- تثبیت سطح عمومی قیمتها و ثبات در نرخ بهره بانکی
- ثبات در بازارهای مالی و بازار ارز
سیاستهای پولی هم به دو دسته انبساطی و انقباضی تقسیم میشود.
۱- سیاستهای پولی انبساطی (Expansionary Monetary Policies)
معمولا در شرایطی که اقتصاد در حالت رکود است و نقدینگی در گردش بسیار کم است، بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره بانکی، افزایش وامها و تسهیلات و مواردی از این دست، سعی در افزایش نقدینگی و تحریک تولید دارد. بدیهی است که با کاهش نرخ بهره بسیاری از افراد دیگر تمایلی به نگهداری سرمایه خود در بانکها ندارند. وقتی پول در دست مردم بیشتر شود، نقدینگی و گردش پول دوباره زیاد میشود.
از طرفی بانک میتواند با افزایش وامها و تسهیلات افراد را تشویق به فعالیتهای اقتصادی کند و چرخهی اقتصادی را رونق بخشد. این فرایند باعث افزایش اشتغال میشود و باز پول بیشتری به بازار تزریق میشود.
۲- سیاستهای پولی انقباضی (Contractual Monetary Policies)
در مثال بعدی در نظر گرفتیم حجم پول در گردش در چرخهی اقتصاد زیاد است و نرخ رشد تورم افزایش یافته است. برای محدود شدن افزایش قیمتها بانک مرکزی نرخ بهره بانکی را افزایش میدهد تا مردم تمایل بیشتری به پساندار پول خود در بانک داشته باشند.
از طرفی دیگر هزینه دریافت وام و تسهیلات را افزایش میدهد. در نتیجه تمایل مردم به خرج کردن پول خود کم میشود. این کار نرخ بیکاری را بیشتر میکند اما برای کنترل تورم لازم است.
بانک مرکزی با استفاده از ابزارهایی سیاستهای انبساطی و انقباضی را اجرا میکند. شناختهشدهترین و پرکاربردترین ابزار بانک مرکزی نرخ بهره است. با زیاد و کم شدن این نرخ فعالیتهای اقتصادی سریعا دچار تغییر میشوند.
سیاستهای مالی و پولی انبساطی یا انقباضی؟ کدام بهتر است؟!
“انبساط” در لغت به معنای باز شدن، گسترده شدن و بزرگ شدن است، در حالی که “انقباض” به معنای بسته شدن، کاهش یافتن و کوچک شدن چیزی است.
در علم اقتصاد نیز سیاستهای مالی و پولی انبساطی مجموعه سیاستهایی هستند که به طور کلی باعث گشایش و رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و افزایش تولید میشوند. اما این سیاستها همواره آثار این چنینی ندارند! اثرات بلند مدت سیاستهای انبساطی میتواند منجر به افزایش نقدینگی و تورم شود. با افزایش تورم و سطح عمومی قیمت کالاهای داخلی، تمایل برای استفاده از کالاهای تولید داخل کاهش یافته و واردات افزایش مییابد. این موضوع در بسیاری از موارد باعث کاهش سطح تولید داخلی و در مواردی ورشکستگی واحدهای تولیدی خواهد شد.
لذا دولتها در بازههای زمانی مختلفی با استفاده از ابزارهای سیاستهای مالی و پولی انقباضی مثل افزایش مالیات، افزایش نرخ بهره و کاهش اعطای تسهیلات بانکی، سعی در کنترل حجم نقدینگی و تورم دارند تا از اتفاقات این چنینی جلوگیری کنند.
در شرایط مختلف کشور نمیتوان گفت فقط یک نوع سیاست باید انتخاب و اجرا شود. هر کدام از این سیاست ها در مدت معینی مورد نیاز هستند و لازم است در زمان مناسب خود اجرا شوند. از طرفی ممکن است اثرات بلندمدت و کوتاهمدت هر یک از این سیاستها با هم همراستا نباشند و نتیجهای متفاوت ایجاد کنند.
چکیده مطلب:
در شرایط مختلف اقتصادی برای کنترل نرخ تورم، ایجاد اشتغال و مقدار نقدینگی موجود در بازار لازم است سیاستهای مالی و پولی توسط دولت، بانک مرکزی و سایر نهادهای تصمیمگیرنده انتخاب و اجرا شوند. در این مقاله سعی کردیم با مثالهایی ساده و قابل فهم تفاوت میان سیاست مالی و پولی و ابزارهای مورد استفاده برای هر کدام از آنها را توضیح دهیم. فهمیدیم که این سیاستها با تحت تأثیر قرار دادن میزان عرضه و تقاضا یا حجم نقدینگی عرضه شده به بازار، افزایش یا کاهش قیمتها و شرایط رکود یا تورم اقتصادی را تغییر میدهند. برای رسیدن به این تغییرات در ابتدا لازم است شرایط اقتصادی بررسی و شناسایی شود و در مرحله بعد سیاستهای مناسب انتخاب و اجرا شوند. آشنایی با این مفاهیم علاوه بر افزایش سطح دانش شما، به درک بهتر از شرایط بورس و سایر بازارهای موازی کمک بسیاری خواهد کرد.
۱۵ دیدگاه. شما هم نظر خود را بنویسید:
توضیحات قابل درک و عالی بود
آنچه من متوجه شدم این است که برای کنترل تورم، اشتغال و کنترل عرضه وتقاضا سیاست های مالی با نرخ مالیات بازی می کند و سیاست های پولی با نرخ بهره، این درست است؟
سلام و ممنون از توضیحات بسیار عالی شما ، سوال داشتم ایا در سال ۱۴۰۰ با توجه به اختلاف فاحش نرخ بهره و تورم اعلامی سیاست مالی دولت اقای رییسی انقباظی ست یا انبساطی ؟
دوست عزیز کی طی این ۴ دهه دولتها درک اقتصادی داشتند که بر اساس اصول تئوریک اقتصادی فعالیت داشته باشند
همینکه ساده وروان تشریح میکنید و از جملات و کلمات تخصصی کمتر استفاده کردید تا قابل فهم عموم باشد عالیست
چرا مقاله ی شما رفرنس ندارد؟ یک مقاله ی علمی نیازمند معرفی منابع است
سلام!
برای مفاهیم ساده و مقدماتی فکر نمیکنم نیازی به رفرنس باشه
اما اگر علاقمند هستید میتونید به کتب مقدماتی در مورد اقتصاد کلان مراجعه کنید
باسلام: مطالب بسیار مفید ، آموزنده و در عین حال همه فهم ارائه کردید.بسیار استفاده کردم.سپاسفراوان
توضیحات کامل و مفید بود سپاس
نسبت به خیلی سایت ها خیلی ساده و با مثال های خوب مفهوم رو رسوند چون مشکل بیشتر سایت ها اینه خیلی با استفاده از کلمات سخت اصلا مخاطبانی که زیاد با کلمات و مفهموم های ادبیاتی و اقتصادی اشنا نیستن رو در نظر نمیگیرن عالی بود
ممنون
دقیقا در همه مقالات سعی ما همین بوده و خواهد بود
بسیار مطالب روشن و صریح ودر عین حال قابل فهم بود. سپاس
سلام عالی ومفید
خیلی عالی بود
خیلی ممنون
فوق العاده صریح و ساده و دقیق بود
ممنون