در مقالات قبلی در مورد عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی صحبت کردیم. به طور کلی عوامل اقتصادی و سیاسی متعددی میتوانند بر وضعیت اقتصادی یک کشور و به تبع آن بازار سرمایه آن کشور اثر بگذارند. هر چه قدر که این عوامل در راستای افزایش تولید و بهرهوری باشند، وضعیت صنایع مختلف نیز بهتر بوده و سرمایهگذاری در بازار سهام با بازدهی بالاتری همراه خواهد بود. از آن جا که تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی به عنوان دو متغیر مهم در اقتصاد کشورها شناخته میشوند، در این مقاله قصد داریم که به معرفی این دو متغیر مهم و شباهتها و تفاوتهای بینشان بپردازیم.
تولید ناخالص– تولید ناخالص داخلی – روش تولید – روش هزینه نهایی – روش سهم عوامل تولید – تولید ناخالص ملی – تولید ناخالص سرانه – تولید (درآمد) خالص سرانه
(برای مراجعه به هر قسمت، بر روی عبارت مورد نظرتان کلیک کنید.)
تولید ناخالص به چه معناست؟!
“تولید ناخالص” در لغت به معنای مجموع ارزش محصولات و خدمات نهایی (بدون در نظر گرفتن استهلاک و مالیات) در یک واحد یا مجموعه اقتصادی است. در اقتصاد کلان تولید ناخالص به عنوان معیاری برای رشد اقتصادی کشورها در نظر گرفته میشود. در واقع به مجموع ارزش کالاهای تولید شده و همچنین خدمات ارائه شده در طی یک دوره معین (معمولا یک ساله) تولید ناخالص میگویند.
معمولا مفهوم تولید (درآمد) ناخالص در برابر تولید (درآمد) خالص قرار میگیرد. لذا تولید خالص را میتوان با کسر کردن استهلاک کالاها و داراییهای سرمایهای از تولید ناخالص به دست آورد.
استهلاک – تولید (درآمد ناخالص) = تولید (درآمد) خالص
به طور کلی تولید ناخالص را به دو شیوه بیان میکنند:
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product)
در میان معیارهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی یا همان GDP، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این شاخص نه تنها برای مقایسه و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور، بلکه برای محاسبه و تجزیه و تحلیل سایر شاخصههای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در یک تعریف کلی “به کل ارزش (ریالی) محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در یک بازه زمانی مشخص (معمولا یک ساله)، تولید ناخالص داخلی میگویند.”
در این تعریف لازم است به دو عبارت “مقیم کشور” و “محصولات نهایی” دقت کنید.
منظور از واحدهای اقتصادی مقیم کشور این است که در محاسبه GDP، تنها تولیدات واحدهایی که در داخل کشور فعالیت میکنند باید لحاظ شود. لذا تولیدات ناشی از سرمایهگذاریهای خارجی و مشابه آن، در این تعریف نمیگنجد.
محاسبه تولید ناخالص داخلی با استفاده از روش تولید (Production Method)
در هنگام تولید یک کالا مثل نان، مراحل مختلفی اعم از کاشت گندم، تولید آرد و نهایتا تهیه نان انجام میشود. در محاسبه GDP تنها ارزش کالای نهایی (یعنی نان) در نظر گرفته شده، و ارزش کالاهای واسط مثل آرد و گندم در محاسبات لحاظ نمیشوند. در واقع از آن جا که ارزش کالاهای واسط مثل گندم و آرد در هنگام فرآیند تولید در قیمت نهایی نان لحاظ شده است، دیگر نیازی به محاسبه مجدد ارزش آنها نبوده و تنها ارزش کالای نهایی مورد استفاده باید در نظر گرفته شود.
محاسبات به روش قیمت ثابت
اگر قیمت هر نان را ۲۰۰۰ ریال فرض کنیم، و تعداد ۱۰۰۰ قرص نان در دوره یک ساله تولید شود، کل تولید ناخالص داخلی برابر با ۲ میلیون ریال خواهد بود. حال در صورتی که در سال بعد قیمت قرص نان با ۵۰% افزایش به ۳۰۰۰ ریال برسد، عدد GDP نیز به ۳ میلیون ریال خواهد رسید. در واقع در این حالت عدد GDP به لحاظ ریالی افزایش یافته است، اما میزان واقعی تولید همچنان همان ۱۰۰۰ قرص نان ثابت باقی مانده!
در مثال بالا مشاهده کردیم که رشد GDP به دلیل افزایش مقدار تولید نبوده، بلکه به دلیل افزایش قیمت کالاها ایجاد شده است. اگر بخواهیم اثر افزایش قیمت را حذف کنیم، GDP ثابت خواهد بود. به فرآیند حذف اثر تغییرات قیمت، روش قیمت ثابت میگویند. آن چه که در اقتصاد کشورها نیز به عنوان یک معیار قابل اتکا شناخته میشود، بر اساس روش قیمت ثابت استوار است. بنابراین وقتی در اخبار و جراید گفته میشود که مثلا در برنامه پنجم توسعه رشد تولید ناخالص داخلی به میزان ۵% هدفگذاری شده است، منظور همان رشد بر اساس محاسبات به روش قیمت ثابت است.
روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی
به طور کلی سه روش برای محاسبه GDP یک کشور استفاده میشود:
۱- روش تولید (Production Method) :
به روشی که تا این جا در مورد آن توضیح داده شد، یعنی مجموع ارزش نهایی محصولات و خدمات در یک دوره زمانی معین، روش تولید میگویند. در کشور ما از روش تولید به عنوان روش اصلی محاسبه GDP استفاده میشود.
۲- روش هرینه نهایی (Expenditure Mehod) :
در این روش با جمع هزینههای نهایی واحدهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی برآورد میشود. در واقع کل محصولات تولیدی در کشور یا به مصرف میرسند، یا سرمایگذاری میشوند و یا به سایر کشورها صادر میگردند. از کسر رقم واردات از مجموع این این سه پارامتر، میتوان GDP را محاسبه کرد. رقم به دست آمده در روش هزینه نهایی باید تقریبا برابر با عدد محاسبه شده در روش تولید باشد.
واردات – صادرات + سرمایهگذاریها + محصولات مصرفی بخش دولتی و خصوصی = تولید ناخالص داخلی
البته توجه کنید که تولید ناخالص داخلی محاسبه شده از این روش به قیمت بازار بوده و به اندازه مالیات بر تولید و واردات با روش اول تفاوت دارد. به عبارت دیگر:
مالیات بر تولید و واردات + تولید ناخالص داخلی به روش تولید(قیمت پایه) = تولید ناخالص داخلی به روش هزینه نهایی(قیمت بازار)
۳- روش سهم عوامل تولید (Factor Incomes Method) :
در این روش سهم یا در واقع درآمد هر یک از عوامل در فرآیند تولید لحاظ میشود. در واقع با جمع خدمات پرداختی به کارکنان و مازاد عملیات ناخالص شامل سود عملیاتی، خالص بهره پرداختی، اجاره منابع طبیعی و استهلاک تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید محاسبه خواهد شد. پس داریم:
خدمات پرداختی به کارکنان + سود عملیاتی + خالص بهره پرداختی + اجاره منابع طبیعی + استهلاک= تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید
تولید ناخالص ملی (Gross National Product)
در تعریف GDP گفتیم که تنها محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور در آن گنجانده شده است. اما تولید ناخالص ملی (GNP) علاوه بر محصولات تولید شده در داخل کشور، خالص محصولات و خدمات تولید شده در خارج از کشور را نیز شامل میشود. برای مثال اگر یک شرکت ایرانی در کشورهای همسایه سرمایهگذاری کرده باشد، درآمد حاصل از این سرمایهگذاریها در تولید ناخالص ملی لحاظ شده اما در تولید ناخالص داخلی لحاظ نخواهد شد.
پس طبق فرمول خواهیم داشت:
خالص درآمد عوامل خارج از کشور + تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار = تولید (درآمد) ناخالص ملی
سرانه GDP کشورها در سال ۲۰۱۴
تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه
برای به دست آوردن تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه نیز کافیست رقم تولید ناخالص و درآمد خالص را بر جمعیت کشور تقسیم کنیم.
چکیده مطلب:
تولید ناخالصی داخلی از این جهت که پارامترهای اقتصادی دیگری نظیر تولید ناخالص سرانه، تولید ناخالص ملی، تولید (درآمد) خالص ملی و تولید (درآمد) خالص سرانه از طریق آن محاسبه میشود، بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله علاوه بر آشنایی با مفاهیم کاربردی و مهمی نظیر تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و… به روشهای محاسبه آنها نیز پرداختیم. آگاهی از این تعاریف قطعا میتواند برای رسیدن به درک بهتر از اقتصاد کلان و وضعیت کلی سرمایهگذاری در کشور ما کمک کند. همچنین لازم است بدانید که استفاده از عدد GDP به عنوان شاخص توسعه اقتصادی کشورها نسبت به GNP معمولتر است.
۱۱ دیدگاه. شما هم نظر خود را بنویسید:
ایا گندم جز تولید ناخالص gdp محسوب میشود؟
سلام . تولید نفت جزء GDP محاسبه میشود؟
مطالب خوب و جامع بود سپاس
تفاوت تولید ناخالص ملی و تولیدناخالص داخلی کداماست؟
در تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور محاسبه میشود. اما در تولید ناخالص ملی (GNP) علاوه بر محصولات تولید شده در داخل کشور، خالص محصولات و خدمات تولید شده در خارج از کشور نیز محاسبه میشود. برای مثال اگر یک شرکت ایرانی در کشورهای همسایه سرمایهگذاری کرده باشد، درآمد حاصل از این سرمایهگذاریها در تولید ناخالص ملی لحاظ شده اما در تولید ناخالص داخلی لحاظ نخواهد شد.
استهلاک اگر در روش درآمد یا همان روش سهم تولید محاسبه شود خواهیم داشت چیزی شبیه تولید خالص داخلی!
سلام ممنون اززحمات شما
دیدگاه من از تحلیل شما عالیست لطفا با این شمار پیغام بفرستید جهت مشورت
سلام عالی بودمیشه با توجه به تحریمها واستفاده شرکتها از این تحریمها و تبدیل آن به فرصت راهنمایی کنید وارد کدام بخش جهت خرید سهام شویم
سلام
ممنون از همراهیتون
خوب قطعا شرح این مورد نیاز به ساعتها توضیح و آموزش داره. اما مشاهده این ویدئو خالی از لطف نیست
سلام خوب بود لطفا مطالبی با مفاهیم جزیی تر وموثر در تحلیل بنیادی یک سهم بگذارید تشکر